جدول جو
جدول جو

معنی چو به چو - جستجوی لغت در جدول جو

چو به چو
درگیری، منازعه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مو به مو
تصویر مو به مو
کنایه از بحث ورسیدگی دقیق، با کمال دقت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رو به رو
تصویر رو به رو
برابر هم، رویاروی، رو در رو، روبارو، روی در روی
رو به رو شدن: برابر هم شدن، به هم رسیدن و رو در روی یکدیگر واقع شدن
رو به رو کردن: کنایه از دو تن را در برابر هم نگه داشتن که حرف های یکدیگر را بشنوند یا مطلبی را در مقابل هم بگویند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تو به تو
تصویر تو به تو
دارای تاها یا لاهای متعدد، تو در تو، لا بر لا، لا به لا، توه بر توه، تا بر تا، پرده در پرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نو به نو
تصویر نو به نو
مجدداً، تازه به تازه، پیاپی، متوالیاً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مو به مو
تصویر مو به مو
((بِ))
در کمال دقت، دقیقاً
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رو به رو
تصویر رو به رو
مقابل
فرهنگ واژه فارسی سره
دو هوا شدن، آب به آب شدن، روشی در آبیاری برنج
فرهنگ گویش مازندرانی
آزمودن، عبور از گذر اصلی
فرهنگ گویش مازندرانی
کشمکش، کشیدن چیزی از دو طرف آن
فرهنگ گویش مازندرانی
از انواع بازی های بومی که روش اجرای آن به شرح زیر است: دو نفر
فرهنگ گویش مازندرانی
پر رویی کردن، نادیده گرفتن بسیاری از نکات، رو در رو، مقابل قرار گرفتن، چشم در چشم افتادن، از انواع بازی های بومیدر این بازی دو نفر مقابل هم نشسته و
فرهنگ گویش مازندرانی
در خواب و رویا به سر بردن، خواب دیدن متوالی
فرهنگ گویش مازندرانی
وارد کردن گاوها به مزرعه ی پنبه قبل از برداشت، ازدواجی
فرهنگ گویش مازندرانی
نزاع دسته جمعی که با چوب صورت گیرد
فرهنگ گویش مازندرانی